نوشته شده توسط : بهمن احمدوند

 وئداااااااذرممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممنئکم.نننننننننننننننننننننننننتئ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سسسسسسسسسسسسسسسسللللللللللللللللللللللللللمممممممممممممممم



:: موضوعات مرتبط: مکان های تاریخی نهاوند , تاریخچه شهر نهاوند , ,
:: بازديد از اين مطلب : 2253
|
امتياز مطلب : 37
|
تعداد امتيازدهندگان : 13
|
مجموع امتياز : 13
تاريخ انتشار : یک شنبه 10 دی 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهمن احمدوند
 

 

 

گروه انقلابی ابوذر                                                           

 

بر روي حكم آنها نوشته بود: «از شرف عرض شاهانه گذشت، فرجام خواهي محكومين را تصويب نفرمودند و مقرر فرمودند حكم اجرا شود».
گروه انقلابي ابوذر نهاوند و 6 ستاره در خون تپيده‌اش را مي‌گويم كه در خفقان سال‌هاي ستمشاهي، عَلَم جهاد و مبارزه در اين شهر تاريخي بر دوش گرفتند.
اعليحضرت همايوني كه از قدرت گرفتن نيروهاي مخالف و به ويژه مذهبي‌ها در هراس بود با اصرار و تاكيد ساواك حكمي را امضاء نمود كه به موجب آن در سحرگاه سه‌شنبه 30 بهمن 1352 هـ.ش، بهمن منشط، ولي‌ا... سيف، عبادا... خدارحمي، ماشاءا... سيف، روح ا... سيف و حجت ا... عبدلي در زندان قصر تهران تيرباران و 4 تن از همراهانشان نيز به زندان طويل المدت محكوم شدند.
ايران دهه پنجاه كه با فشار آمريكا به رژيم وابسته در ترس از نفوذ كمونيسم، شاه را مجبور به اجراي «اصلاحات ارضي» و «انقلاب سفيد» كرد، صحنه تحولات شتابناك داخلي و اوج گرفتن مبارزات زيرزميني بود.
در اين زمان گروه‌هاي مجاهدي كه رهايي توده‌هاي مستضعف را در سر مي‌پروراندند و براي دستيابي به عدالت و سهم محرومان از دلارهاي نفتي خود را ناچار به مبارزه مسلحانه با رژيم مي‌دانستند يكي پس از ديگري سر بر مي‌آورد.
سال 1351 در شهر حماسه و غيرت نهاوند كه تاريخش مشحون از ايستادگي و مقاومت‌هاي جانانه است گروهي با مشي اسلامي و با انتخاب نامي شورشگرانه و فريادگر؛ يعني ابوذر؛ قدم در راه جهاد مسلحانه پنهاني گذاشتند و با تدوين ايدئولوژي و برنامه عملي به خودسازي و خودشناسي، آگاه سازي توده‌ها و ياريگري مشغول شدند.
ديري نپاييد كه رژيم منحوس كه از طرح‌هاي انقلابي آنها كه يكي پس از ديگري اجرا مي‌شد، آگاه شده بود چند تن از آنان را در مبارزه‌اي مسلحانه در شهر قم به دام انداخت و كم‌كم بقيه اعضا و طرفداران و سمپات‌ها نيز دستگير شدند.
در آن سال‌ها و در سرماي سخت زمستان 52؛ فرزندان رشيد نهاوند زير فشار شكنجه درخواست عفو ملوكانه را نپذيرفتند و با پذيرش شهادت و ايثارگري در تاريخ آن منطقه و ايران ماندگار شدند.
ابوذر؛ نامي براي فريادگري بود كه اعضاي عمدتاً دانش‌آموز اين گروه با تأسي از سيره آن صحابي بزرگ پيامبر و علي بر خود نهادند تا همچون او بر هرچه بيدادگري و تبعيض است بشورند.
آنان در زندان برخلاف شكنجه‌هاي بسيار توسط ساواك، مقاومت سرسختانه‌اي از خود نشان دادند، چنانچه گفته مي‌شود بهمن منشط از اعضاي اصلي گروه تا آخرين لحظه زندگي‌اش به رژيم مي‌تاخت و كوچكترين همراهي و سكوت را جايز نمي‌شمرد.
او ليوان آب را به سوي قاضي دادگاه پرت كرده و گفته بود: «من فقط از خداوند مي‌ترسم و اينها كسي نيستند كه من از آنها بترسم».
رژيم پهلوي تا حد ممكن سعي كرد جريان دستگيري، محاكمه و اعدام آنان را در خفا و بدون سروصدا انجام دهد زيرا از تاثير پيام آنها در جامعه در بيم و هراس بود و در صبح روزي كه ابوذران، مرگ سرخ را پذيرا شدند برخي روزنامه‌هاي دولتي آن زمان تيتر زدند، «اعدام شش خرابكار». اما همين خبر كوتاه هم واكنش اقشار مختلف و جامعه به ويژه دانشگاهيان رابه دنبال داشت چنانچه دانشجويان كوي دانشگاه تبريز قطعه روزنامه‌اي را كه اين خبر در آن چاپ شده بود، بريده و به شيشه خوابگاهشان چسباندند و روي آن با ماژيك قرمز نوشتند: «ما انتقام مي‌گيريم».
اين خبر در بين گروه‌هاي سياسي مخالف رژيم در خارج از كشور بازتاب گسترده‌اي داشت و هر يك سعي در مصادره آنان داشتند. روزنامه «لوموند فرانسه» خبر شهادت اعضاي گروه و نام آنها را اعلام كرد و راديو بي‌بي‌سي نيز در شب اول اسفند 52 به اين موضوع اشاره كرد.
و اينگونه بود كه آن سينه چاكان عشق و عدالت؛ راهي را گشودند كه به انقلاب 57 ملت ايران ختم شد.
از 4 نفر باقيمانده از جمع 10 نفري حكم گرفته در آن سال‌ها، 2 نفرشان بعد از انقلاب به خوارج پيوستند و ابوذر معلم گروه، حاج محمد طالبيان در سال 1370 مفقود الاثر شد و تنها بازمانده؛ قاضي بازنشسته‌اي است در شهر اراك.
البته راه ابوذران با تشكيل گروه‌هاي ديگري با نام ابوذر پيموده شد و چندين نفر ديگر به داغ و درفش ستمشاهي به جرم ابوذر بودن به زندان افتادند. راهشان كه از فرياد حق خواهانه صحابي بزرگ حضرت ابوذر غفاري الگو مي‌‌گرفتند براي گشايش عدل و داد و برابري پر رهرو باد.
شعر عباس دوزدوزاني كوتاه و گويا اين گروه انقلابي را ستوده است:
آري اي فرشتگان .../ جلاد تشنه بود/ جلاد تشنه بود و خون بود چاره‌اش/ در آخرين سحرگه بهمن/ به گاه فجر.../«بهمن» و پنج يار وفادار انقلاب/ با شور و التهاب.../ از خون خويش، مزرعه لاله كاشتند / شش بار ور ز مهد «نهاوند» سرفراز... / اينان مجاهدان گروه «ابوذر»ند.../ شمشيرهاي آخته، سوي ستمگرند / اين حاميان خلق، همه «سيف‌»‌اند و «حجت‌»‌اند / نعم آل «عباد»، طوبي لهم، سلام عليهم/ تعظيمشان كنيد.../ اينان نمرده‌اند/ همواره زنده‌اند.../ ناميدشان شهيد.../ ناميدشان شهيد.
  



:: موضوعات مرتبط: مکان های تاریخی نهاوند , گروه انقلابی ابوذر , ,
:: بازديد از اين مطلب : 1141
|
امتياز مطلب : 16
|
تعداد امتيازدهندگان : 8
|
مجموع امتياز : 8
تاريخ انتشار : چهار شنبه 14 تير 1386 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهمن احمدوند


 
 
 

از جمله آثار به جاي مانده از سلوكيان در نهاوند آثار معبدي است كه منسوب به سلوكيان است و به معبد " لاواديسه " معروف بوده است . مكان دقيق اين معبد مشخص نيست اما آثاري كه نواحي تپه مركزي شهر و در بافت قديمي نهاوند به نام تپه دوخواهران به دست آمده اين احتمال را قوت مي بخشد كه محل معبد، اين مكان بوده است . در حقيقت به استناد شواهد موجود، امامزاده دوخواهران نهاوند كه اهالي نهاوند تاكنون اين محل را به عنوان زيارتگاه مسلمانان احترام مي‌گذاشتند و تقديس مي‌كردند، همان معبد لائوديسه است.
معبدي براي ملكه لائوديسه
اين معبد را آنتيو كوس ( آنتيو خوس ) پادشاه سلوكي در اين شهر براي همسر خود ملكه لائوديسه بنا كرده است . در حفاريهايي‌ كه‌ در سال‌ 1322 صورت‌ گرفت‌ كتيبه‌اي‌ به‌ ابعاد 85*36 در 33 سطر به‌ خط‌ يوناني‌ پيدا شده‌ كه‌ مربوط‌ به‌ آنتيو خوس‌ سوم‌ پادشاه‌ سلوكي‌ است. اين كتيبه از دو قسمت متمايز تشكيل شده است : قسمت اول نامه‌اي است از مندموس كه فرمان شاه را به اهالي نهاوند ابلاغ و از آنان درخواست مي كند كه فرمان وي را روي سنگي نقش نموده و در معبد اصلي شهر نصب كنند . قسمت دوم كتيبه عين نامه آنتيو كوس سوم به مندموس است كه به خاطر ملكه لائوديسه نگاشته و بنيانگذاري يكي از شعائر مذهبي را به ملكه ياد آوري مي‌نمايد كه ملكه به سمت كاهنه بزرگ از حقوق مسلم و مزاياي مخصوص حوزه حكومتي مندموس برخوردار گردد.
ترجمه قسمت اول كتيبه : مندموس به " اپلودوروس " و به تمامي صاحب منصبان شهر لائوديسه درود مي‌فرستد كه پس از اين اعلاميه بايد مواد فرماني كه شاه به وي ( مندموس) نوشته است ضميمه گردد، و روي سنگي از آن سواد برداريد و سپس نوشته‌اي كه مقرر داشته‌اند مطابق نموده و آن را محفوظ نگه داريد و سنگ را در معروف‌ترين زيارتگاه شهر نگهداري كنيد . خوش باشيد. سال 119 دهم ماه يانه مدس.
ترجمه قسمت دوم( عين نامه آنتيو كوس سوم ) شاه آنتيو كوس به مندموس سلام مي‌رساند و دستور مي‌دهد كه به شئونات خواهر ما ملكه لائوديسه بيفزائيد و از او قدرداني كنيد چه اين امر براي ما بسيار ضروري است. نه تنها اينكه اودر زندگاني‌اش با مهر ومحبت و مراقبت شديد، خود را نشان داد بلكه او هنوز نسبت به خدايان داراي عشق و احترام بي پايان است. بنابراين ما به مهر و علاقه دستور مي‌دهيم و موافقت خود را با اين امر اعلام مي داريم كه به جاست او از جانب ما به اين افتخار نائل گردد . خصوصا" مصمم هستيم همان طوري كه در تمام قلمرو ما انتخاب كاهنين بزرگ از طرف ما انجام مي‌شود بدين نحو در اين محل كاهنه‌هايي از طرف ملكه ادويسه تعيين گردد. در حالي كه حامل تاج‌هاي طلا و تصاوير او خواهند بود سپس نام آنها، در بعد از كاهنين نياكان ما و خود ما ثبت گردد و خلاصه بعد از آنكه نام ملكه لاادويسه در تمام قلمرو تو به عنوان كاهنه بزرگ معروف و مشهور گرديد و همه كارها بر طبق گفتار ما انجام گرفت مفادفرمان را برروي سنگي ثبت نماييد تا وقف اين مكان مقدس گردد. و بالاخره اين عمل بسيار پسنديده‌اي نسبت به خواهر ما انجام داديم نتايج آن در حال و آينده آشكار خواهد شد .
در اين محل چهار مجسمه كوچك مفرغي نيز پيدا شده كه يكي از اين مجسمه‌ها. الهه‌اي را نشان مي‌دهد كه سرش هلال خورشيد است و گل زنبقي در ميان آن قرار گرفته و در دستهايش شاخه‌اي پر از ميوه است . احتمال دارد اين مجسمه ملكه لاادويسه الهه فراواني يونان باشد.
علاوه بر كتيبه مذكور دو كتيبه كوچك ديگر هم در اين محل پيدا شده كه يكي از آنها تقريبا" سالم است و ترجمه آن به اين شرح است . " مندموس عامل مخصوص شاه به ساترابي عالي شاه منصوب گرديد و به سبب اطاعت محض خود نسبت به شاهان و كارهاي برجسته‌اي كه در قلمرو خود براي مردم انجام داده به اين افتخار بزرگ نايل آمد سال 130 سلوكي" .
اين‌ كتيبه‌ كه‌ قسمتي‌ از آن‌ بر اثر فرسايش‌ از بين‌ رفته‌ هم‌اكنون‌ در موزه‌ ايران‌ باستان‌ نگهداري‌ مي‌شود.معبد لائوديسه‌ در تاريخ‌ سال‌ 1327 به‌ عنوان‌ ميراث‌ فرهنگي‌ در فهرست‌ آثار ملي‌ ايران‌ ثبت‌ شد از اين‌ معبد ستون، سرستون، ته‌ ستون‌ و تكه‌ سنگهايي‌ يافت‌ شده‌ كه‌ در پاساژ حاجيان، بازار نهاوند وبرخي‌ منازل‌ وجود دارد. قلعه‌ يزدگرد كه‌ در مجاورت‌ معبد لائوديسه‌ قرار دارد حدود شش‌ قرن‌ بعد از معبد ساخته‌ شده‌ و تفاوت‌ آن‌ با معبد سبك‌ معماري‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ صورت‌ كاملاً ايراني‌ و سنتي‌ ساخته‌ شده‌ است. همراه‌ كتيبه‌ معبد لائوديسه‌ پيكرهاي‌ كوچكي‌ به‌ نامهاي‌ زئوس، آپلو، آتنا و دمترو يافت‌ شد كه‌ هم‌اكنون‌ در موزه‌ ايران‌ باستان‌ حفاظت مي‌شوند.
گفته مي‌شود هنگامي كه پروفسور گريشمن فرانسوي به منظور كاوش در تپه گيان به نهاوند مي‌آيد، درحين كاوش چند روزي ناپديد مي‌شود .گريشمن سپس به محل كاوش‌هاي تپه باستاني گيان بازمي‌گردد و مشخص مي‌شود كه در مدت غيبت چند روزه‌اش، مشغول حفاري و كاوش در دره دوخواهران نهاوند(محل معبد لائوديسه) بوده است. كه در اين هنگام موفق به كشف پيكر برنزي 4 الهه يوناني مي‌شود.
براثر حفاريهاي‌ متعددي‌ كه‌ براي‌ يافتن‌ آثار معبد سلوكيان‌ در نهاوند انجام‌ شده‌ ستونها، سرستونها و سنگهاي‌ تراش‌ خورده‌ زيادي‌ يافت‌ شده‌ است. همچنين‌ سنگهايي‌ عمدتاً در حمام‌هاي‌ شهر، منازل‌ قديمي، بازار نهاوند يافت‌ شده‌ كه‌ برخي‌ معتقدند كه‌ اين‌ سنگها از بقاياي‌ ستونهاي‌ معبد هستند. اما برخي‌ باستان‌شناسان‌ معتقدند اينها متعلق‌ به‌ دوره‌ قاجار و حمامهاي‌ اين‌ دوره‌ هستند و هيچ‌ ارتباطي‌ به‌ معبد ندارند.گفتني‌ است؛ نهاوند برخلاف‌ امروزش‌ كه‌ وضع‌ چندان‌ مطلوبي‌ ندارد گذشته‌ بسيار درخشاني‌ در كارنامه‌ دارد كه‌ كشف‌ آثار باستاني‌ زيادي‌ از تپه‌ گيان، وجود قلعه‌ نهاوندي، معبد لائوديسه‌ و تپه‌ باباقاسم‌ و... گواه‌ اين‌ مدعا است‌ و در صورت‌ وجود همتي‌ بالا و همه‌جانبه‌ از سوي‌ مسوولان‌ و مردم‌ شهر و عمليات‌ گسترده‌ حفاري‌ براي‌ كشف‌ معبد لائوديسه‌ كه‌ تنها معبد يونانيان‌ در ايران‌ است، نهاوند به‌ عنوان‌ يكي‌ از قطبهاي‌ گردشگري‌ در دنيا مطرح‌ خواهد شد و همين‌ امر جبران‌ سالها ركود و عقب‌ماندگي‌ اين‌ شهر تاريخي‌ را خواهد كرد.
لائوديسه بايد كاوش شود
سال84 يك‌ گروه‌ باستان‌شناس‌ به‌ سرپرستي‌ دكتر رهبر استاد دانشگاه‌ تهران‌ به منظور‌ انجام‌ گمانه‌زني‌ و تعيين حريم وارد نهاوند شدند. در گفتگويي‌ كه‌ با دكتر مهدي رهبر داشتيم‌ عمده‌ترين‌ دليل‌ خود را براي‌ احتمال‌ وجود معبد، كتيبه‌اي‌ دانست كه‌ در سال‌ ‌ 1322 ازنهاوند به‌ دست‌ آمده‌ است.
دكتر مهدي رهبر سرپرست هيات گمانه‌زني هاي محوطه باستاني دوخواهران نهاوند در گفتگو با خبرنگار ما در اين خصوص توضيح داد: ما در حدود 11 نقطه‌ گمانه‌ زده‌ايم‌ ولي‌ چون‌ فضاي‌ ما محدود و بيشتر مسكوني‌ است‌ توفيقي‌ به‌ دست‌ نياورديم‌ اما آثاري‌ چون‌ پايه ستون‌ ايونيك‌ و كتيبه‌ سلوكي‌ و ظروف‌ سفالي‌ آن‌ دوره‌ بيان‌ كننده‌ وجود معبد است.
مهدي رهبر افزود: من در بررسي‌ها به اين نتيجه رسيدم كه از آنجايي كه در يكي از كتيبه‌هاي يافت شده در اين محوطه تاريخي، انتيوخوس، ملكه را با لفظ" خواهرم" مورد خطاب قرار مي‌دهد و همانطور كه مسيحيان به اسقف، پدر مي‌گويند، كسي كه از نظر موبدي به درجه‌اي مي‌رسد نيز به عنوان خواهر خطاب مي‌شود و اين يكي از عنوان‌هايي است كه به كاهن بزرگ مي‌دهند.
دكتر رهبر تصريح كرد: طبق بررسي‌هايي كه شخصا انجام دادم امامزاده دوخواهران نهاوند كه اكنون به عنوان زيارتگاه مسلمانان تقديس مي‌شود ، شجره‌نامه‌اي ندارد و كتيبه‌هاي يافت شده در اين منطقه اين احتمال را قوت بخشيده است كه اين امامزاده و محوطه باستاني اطراف آن همان معبد لائوديسه است.
اين باستان‌شناس تاكيد كرد: من به سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي استان همدان گفتم كه بايد خانه‌هايي كه بر روي اين محوطه باستاني قرار گرفته است تملك شوند تا كاوش‌هاي باستان‌شناسي در منطقه دوخواهران نهاوند آغاز شود اما تاكنون اقدام مثبتي در اين راستا انجام نشده است.
او اضافه كرد: در جريان گمانه‌زني‌هايي كه به منظور تعيين حريم اين محوطه باستاني انجام گرفت سرستون‌هاي بسيار زيبا و پايه ستون‌هاي ايونيك كه به منظور هاون استفاده مي‌شده‌اند يافت شد كه درحقيقت نشان مي‌دهد اين محل معبد و در واقع همان معبد لائوديسه است.
رهبر گفت: ما از دوره يوناني مآبي( بعد از دوره اسكندر هنگامي كه هنر يونان گسترش پيدا مي‌كند) تقريبا چيزي در ايران نداريم و اگر اين معبد كشف و بازسازي شود اعتباري براي ايران و حتي يونان خواهد بود.
او با بيان اينكه پيكره‌هاي كوچك برنزي كه در محوطه تاريخي دوخواهران نهاوند يافت شده است همان الهه‌هاي آتنا، زئوس ،آپولو و دمترو است، خاطر نشان كرد: مجسمه‌اي كه سرش هلال خورشيد است و گل زنبقي در ميان آن قرار گرفته الهه فراواني و باروري يونان و همان الهه‌اي است كه رومي‌ها به آن فورتونا مي‌گويند.
او در خصوص ضرورت كاوش در محوطه باستاني دوخواهران با بيان اينكه ضرورت كاوش در اين منطقه باستاني صد در صد احساس مي‌شود افزود: هر كشوري كه راجع به مسائل فرهنگي فعاليت مي‌كند بايد در نقاطي كار كند كه خلا وجود دارد تا اين كمبود‌ها جبران شود اما متاسفانه نه برنامه ريزي در اين زمينه وجود دارد و نه هدف‌ها مشخص است.
اين باستان شناس خاطر نشان ساخت: داشته‌هاي ما بايد حفظ، نگهداري، مطالعه و عرضه شود تا ارزش‌ها مشخص شوند.
آزاد سازي معبد لائوديسه نياز به تخصيص بيش از 6 ميليارد ريال دارد
مسئول واحد ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نهاوند گفت: اين محوطه باستاني در سال 84 تعيين حريم شده و با توجه به ساختمان‌هاي مسكوني كه بر روي معبد بنا شده است، بايد تملك خانه‌هايي كه در حريم اثر باستاني و بر روي آن قرار گرفته است در دستور كار سازمان ميراث فرهنگي قرار گيرد.
يار ولي سيف با بيان اين مطلب افزود: تمامي ساختمان‌هاي مسكوني كه بر روي اين معبد قرار گرفته‌اند ثبت و مشخص شده و به مالكين اين منازل براي واگذاري به سازمان ميراث فرهنگي استان ابلاغ شده است.
سيف خاطرنشان ساخت: در سال 87 بعد از چندين سال پيگيري و با حمايت رئيس سازمان ميراث فرهنگي گردشگري و صنايع دستي استان، فرماندار نهاوند و مسؤولان ذيربط مبلغ 150 ميليون تومان اعتبار براي خريد املاك مورد نظر جذب شد اما به منظور تملك و آزاد سازي حريم محوطه تاريخي لائوديسه به بيش از 600 ميليون تومان اعتبار نياز است.
يار ولي سيف در پايان گفت: تا به حال هيچ‌گونه پيشنهاد همكاري از كشور‌هاي خارجي به منظور كاوش در اين محوطه تاريخي اعلام نشده است و مي‌توان پس از تملك و خاك برداري از باستان‌شناسان يوناني براي همكاري در زمينه كاوش‌هاي لائوديسه دعوت به عمل آورد.
امامزاده دو خواهران
در محل معبد لائوديسه هم اكنون امامزاده كوچكي به نام امامزاده دوخواهران قرار دارد كه مسلمانان از آن به عنوان زيارتگاه ياد مي‌كنند.
اين امامزاده در حال حاضر در بافت قديمي نهاوند در كنار مسجد دوخواهران واقع در خيابان دوخواهران و در كوچه امامزاده واقع شده است. و گنبد آن به وسيله سيمان و ايزوگام پوشيده شده است. اطراف اين امامزاده كه در حقيقت محل قرار گيري معبد لائوديسه است را بافت قديمي و خانه‌هاي كاه گلي منطقه دوخواهران نهاوند احاطه كرده است.
معبد لائوديسه هم در اين ميان قرباني بي‌تفاوتي و غفلت مسؤولاني شده است كه گمان مي‌كنند هنوز هم مي‌بايد در مناطقي كاوش كنند كه ديگر به هيچ علامت سوالي پاسخ نمي‌دهد. مناطق باستاني‌ كه چندين فصل كاوش شده‌اند و ديگر لزومي براي كاوش‌هاي بيشتر در اين محوطه‌هاي باستاني با امكانات بسيار محدود حفاظتي احساس نمي‌شود . چه بسا هنوز هم قادر به حفاظت از ساختار‌هاي معماري چندين هزار ساله نيستيم و و اين آثار با بيرون آمدن از خاك در معرض تخريب بيشتر قرار گرفته‌اند و مسؤولان هنوز براي كاوش‌هاي بيشتر در اين مناطق پافشاري مي‌كنند. و اين همان اتفاقي است كه براي تپه باستاني هگمتانه(سه‌قلعه) پيش آمده و تخريب ساختار‌هاي معماري شهر اشكاني بيرون آمده از خاك توجيه‌پذير نيست.
بهتر نيست اول به ضرورت كاوش در اين مناطق توجه شود و در صورتي كه هيچ امكان ديگري براي پاسخ به سوالات باستان‌شناسي و كشف جزئيات تازه از يك برهه تاريخي وجود نداشت اقدام به بيرون آوردن اين آثار كنيم؟
مجوز‌هاي كاوش بر اساس خلا‌هاي تاريخي صادر مي‌شوند
رئيس پژوهشكده باستان‌شناسي بار‌ها به وضوح اعلام كرده است كه پژوهشكده، ديگر قصد صدور مجوز كاوش در هر محوطه تاريخي را ندارد و مجوزهاي كاوش براساس خلأهاي تاريخي صادر مي‌شوند.
حسن فاضلي نشلي چندي پيش در گفتگويي اظهار داشت: معتقدم محوطه‌ها در گام اول بايد حفاظت و نگهداري شوند، و دليلي ندارد همه آثار تاريخي از دل خاك كه بهترين حافظ آن در طول سال‌ها و قرن‌ها بوده است بيرون بيايند. وقتي امكانات براي نگهداري و حفاظت از اين آثار وجود ندارد بهتر است در دل زمين باقي بمانند.
همچنين حتي كاوش‌هاي نجات‌بخشي باید براي پاسخ به برخي ابهامات تاريخي انجام شوند. در طول سال‌ها برخی محوطه‌ها به‌صورت نامحدود كاوش شده‌اند، اما هيچ گزارش و يا اطلاعات خاصي مثلا بعد از 10 فصل كاوش حاصل نشد.
فاضلي ادامه داد: برخی از این باستان شناسان آنقدر اثر تاريخي و مواد فرهنگی حاصل از کاوشها را از محوطه‌های تاریخی بيرون مي‌آورده‌اند که چندین سال برای تدوین آن وقت لازم است و بنابراين به چه دلیلی دوباره این محوطه‌ها کاوش شوند و چه رهاوردی برای ما خواهد داشت.
کاوش‌های مداوم در یک محوطه باستانی بدون انتشار باعث آلودگي اطلاعات مي‌شود. از سوي ديگر، بايد به عنوان رئيس پژوهشكده بگويم كه ما نيامده‌ايم سياست‌هاي گذشته را عوض كنيم بلكه درصدد هدفمند کردن كاوش‌ها هستيم.
او گفت: هم‌اكنون اطلاعات ما از برخي دوره‌هاي تاريخي بسيار اندك است. به عنوان مثال بايد چندین پروژه علمي خوب و درجه یک براي كسب اطلاعات بيشتر در حوزه پيش از تاريخ انجام شود. منظور از خلأ آن است كه پژوهش‌ها، پرسش‌محور باشند و كاوش‌ها بايد طوری ساماندهی شوند که در آن دوره‌ها دارای حداقل اطلاعات هستیم و یا با کاوش در آن دوره‌ها زمینه‌های جدیدی از فهم تاریخی حاصل می‌شود. به عنوان مثال درحال حاضر ابهامات زيادي درباره دوره‌هاي نوسنگي، عصر مفرغ و حتي دوره گذار از تمدن عيلام به دوره هخامنشي وجود دارد که باید پژوهش‌های این دوره‌ها را سامان‌بخشی و بهینه کنیم. باستان‌شناسی دوره اسلامی ما، نیاز به حمایت و ارائه طرح‌های جدید دارد. دوره گذار از دوره ساسانی به اسلام و تا زمان حاضر نیازمند پروژه‌های بزرگ علمی است. متأسفانه باستان شناسی این دوره بیشتر حول محور تاریخ هنر می‌چرخد و سابقه باستان شناسی آن بسیار کمرنگ است. در نیل به این هدف باید از تمامي ظرفيت‌هاي داخلي و خارجي کشور استفاده كنيم تا به اين ابهامات پاسخ دهيم. بنابراين اگر در دوره‌ای با اشباه اطلاعات مواجه هستیم و در دوره‌ای دیگر هیچ فعالیتی جدی نداشتیم ضروری است در کارهایمان بازنگری داشته باشیم و طرح‌های پژوهشی نوینی در راستای اهداف علمی و پاسخ به خلأهای تاریخی گذشته داشته باشیم. اين موضوع غيرمنطقي است؟!
در حال حاضر بنا به اظهار باستان‌شناسان ضرورت كاوش در لائوديسه بيش از پيش احساس مي‌شود چرا كه ما از تاريخ يونان در ايران اثر قابل توجه ديگري سراغ نداريم و اگر وجود هم داشته باشد آنقدر قابل توجه و گويا نيست.
لذا لازم است ساختار‌هاي بر فراز اين محوطه تاريخي هرچه زود‌تر تملك شوند تا اين معبد از آسيب‌هاي جدي‌تر در امان بماند.
 



:: موضوعات مرتبط: مکان های تاریخی نهاوند , دوخواهران(معبدلائودیسه) , ,
:: بازديد از اين مطلب : 1103
|
امتياز مطلب : 0
|
تعداد امتيازدهندگان : 0
|
مجموع امتياز : 0
تاريخ انتشار : چهار شنبه 14 تير 1395 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد

بک لينک بک لينک